حضرت امام خمینی سلاماللهعلیه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ با اعلام رسمی جمهوری اسلامی ایران و به منظور تشکر از آری قاطع ملت ایران به الگوی حکومت جمهوری اسلامی، پیامی صادر فرمودند. متن کامل پیام به شرح زیر است:
بسماللهالرّحمنالرّحیم
وَ نُریدْ انْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْارْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ ائِمَّةً وَ نَجْعَلُهُمُ الْوارِثینَ. صَدَقَ الله الْعَظیمْ.
من به ملت بزرگ ایران که در طول تاریخ شاهنشاهی، که با استکبار خود آنان را خفیف شمردند و بر آنان کردند آنچه کردند، صمیمانه تبریک میگویم. خداوند تعالی بر ما منت نهاد و رژیم استکبار را با دست توانای خود که قدرت مستضعفین است در هم پیچید و ملت عظیم ما را ائمه و پیشوای ملتهای مستضعف نمود، و با برقراری جمهوری اسلامی، وراثت حقه را بدانان ارزانی داشت. من در این روز مبارک، روز امامت امت و روز فتح و ظفر ملت، جمهوری اسلامی ایران را اعلام میکنم. به دنیا اعلام میکنم که در تاریخ ایران چنین رفراندمی سابقه ندارد که سرتاسر مملکت با شوق و شعف و عشق و علاقه به صندوقها هجوم آورده و رای مثبت خود را در آن ریخته و رژیم طاغوتی را برای همیشه در زبالهدان تاریخ دفن کنند.
من از این همبستگی که جز مشتی ماجراجو و بیخبر از خدا، همه و همه به ندای آسمانی واعتصموا بحبل الله جمیعا لبیک گفتند، و با تقریبا اتفاق آرا به جمهوری اسلامی رای مثبت دادند و رشد ی و اجتماعی خود را به شرق و غرب ثابت کردند، تقدیر میکنم. مبارک باد بر شما روزی که پس از شهادت جوانان برومند و داغ دل مادران و پدران و رنجهای طاقتفرسا، دشمن غول صفت و فرعون زمان را از پای درآوردید، و با رای قاطع به جمهوری اسلامی، حکومت عدل الهی را اعلام نمودید. حکومتی که در آن، جمیع اقشار ملت با یک چشم دیده میشوند و نور عدالت الهی بر همه و همه به یک طور میتابد، و باران رحمت قرآن و سنت بر همه کس به یکسان میبارد. مبارک باد شما را چنین حکومتی که در آن اختلاف نژاد و سیاه و سفید و ترک و فارس و لر و کرد و بلوچ مطرح نیست. همه برادر و برابرند؛ فقط و فقط کرامت در پناه تقوا و برتری و به اخلاق فاضله و اعمال صالحه است.
مبارک باد بر شما روزی که در آن تمام اقشار ملت به حقوق خود میرسند، فرقی بین زن و مرد و اقلیتهای مذهبی و دیگران در اجرای عدالت نیست. طاغوت دفن شد و طغیان و سرکشی به دنبال او دفن میشود، و کشور از چنگال دشمنهای داخلی و خارجی و چپاولگران و غارت پیشگان نجات یافت. اینک شما ملت شجاع، پاسداری جمهوری اسلامی هستید. اینک شما هستید که باید این اثر الهی را با قدرت و قاطعیت حفظ کنید و نگذارید بقایای رژیم متعفن که در کمین نشستهاند و طرفداران ان بینالمللی و نفتخواران مفتخوار در بین صفوف فشرده شما رخنه کنند. اینک شمایید که باید مقدرات خود را به دست بگیرید و مجال به فرصت طلبان ندهید، و با قدرت الهی که مظهر آن جماعت است، قدمهای بعدی را بردارید، و با فرستادن طبقه فاضله و امنای خود در مجلس موسسان، قانون اساسی جمهوری اسلامی را به تصویب برسانید، و همان طور که با عشق و علاقه به جمهوری اسلامی رای دادید، به امنای امت رای دهید تا مجالی برای بداندیشان نماند.
صبحگاه ۱۲ فروردین - که روز نخستین حکومت الله است - از بزرگترین اعیاد مذهبی و ملی ماست. ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند. روزی که کنگرههای قصر ۲۵۰۰ سال حکومت طاغوتی فرو ریخت، و سلطه شیطانی برای همیشه رخت بربست و حکومت مستضعفین که حکومت خداست به جای آن نشست.
هان! ای ملت عزیز که با خون جوانان خود حق خود را به دست آوردید، این حق را عزیز بشمرید و از آن پاسداری کنید، و در تحت لوای اسلام و پرچم قرآن، عدالت الهی را با پشتیبانی خود اجرا نمایید. من با تمام قوا در خدمت شما که خدمت به اسلام است، این چند روز آخر عمر را میگذرانم، و از ملت انتظار آن داریم که با تمام قوا از اسلام و جمهوری اسلامی پاسداری کنند.
من از دولتها میخواهم که بدون وحشت از غرب و شرق، با استقلال فکر و اراده، باقیمانده رژیم طاغوتی را که آثارش در تمام شئون کشور ریشه دارد پاکسازی کنند، و فرهنگ و دادگستری و سایر وزارتخانهها و ادارات که با فرم غربی و غربزدگی به پا شده است به شکل اسلامی متحول کنند، و به دنیا عدالت اجتماعی و استقلال فرهنگی و اقتصادی و ی را نشان دهند. از خداوند تعالی عظمت و استقلال کشور و امت اسلامی را خواستارم.
والسلام علیکم و رحمةاللّه
محمدحسین رجبیدوانی پژوهشگر حوزه تاریخ اسلام در اولین نماز جمعه سال ۹۸ در تهران به عنوان سخنران پیش از خطبهها، پیرامون «شخصیت حضرت زینت سلامالله علیها» برای نمازگزاران گفت:
واژه شهادت را برای رحلت حضرت زینب سلاماللهعلیها بکار بردم برای اینکه معتقدم حضرت، به شهادت رسیده است چرا که ایشان در قیام سیدالشهدا علیهالسلام پا به پای امام معصوم در نهضت عاشورا بود و مصائبی را دید که برادر بزرگوارش مشاهده نکرد. بنابراین وقتی یک سال و نیم پس از عاشورا رحلت میکند، در حقیقت به شهادت رسیده است و مرگ طبیعی به هیچ وجه برای حضرت متصور نیست.
حضرت زینب سلاماللهعلیها توفیق داشت تا محضر ۷ معصوم را درک کند. از این جهت شاید میتوان او را شخصیتی بینظیر در تاریخ اسلام معرفی کرد. امّا با همه اوصافی که در نَسب حضرت وجود دارد که بالاترین آن این است که او مولود بهترین زوج عالم است امّا شخصیت حضرت زینب سلاماللهعلیها منحصر به این مساله نیست و به قول امام باقر علیهالسلام که فرمودند: "علم و معرفتی که حضرت یافته، اکتسابی نیست". این روایت را امام سجاد علیهالسلام تکمیل میکند که؛ "أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَیْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَیْرُ مُفَهَّمَة". از این سخن در مییابیم که حضرت زینب سلاماللهعلیها دارای علم لدنّی بوده است.
تفحص؛ تکاندن غبار فراموشی
حضرت امام ای مدظلهالعالی: «اینکه شما از روی جسدِ علیالظّاهر پنهان شدهی یک شهید، غبارها و خاکها را برطرف میکنید و آن را میآورید سرِ دست میگیرید، معنایش این است که علیرغم کسانی که میخواهند مسألهی شهادت و شهید و فداکاری را زیر غبارها و خاکها پنهان کنند، شما نمیگذارید این کار انجام شود.»
۱۳۷۹/۱۲/۲۰
بسماللهالرّحمنالرّحیم
والحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
. مخالفین شما، دشمنان شما، میخواهند یاد شهدا احیا نشود و شهدا تکریم نشوند؛ برای اینکه جادّهی شهادت کور بشود، مسدود بشود، برای اینکه دیگران تشویق به حرکت مجاهدانه نکنند. دیدهاند و تجربه کردهاند و ما و شما هم تجربه کردهایم که وقتی نام شهدا، یاد شهیدان، با عظمت برده میشود، جوان امروز که نه دورهی جنگ را دیده، نه دورهی امام را دیده، نه خاطرهای از آن زمان دارد، وقتی میفهمد که یک جایی در آن طرف منطقه و با هزاران فرسنگ فاصله دارند با دشمنان میجنگند، عاشق حرکت به میدان جهاد میشود، پا میشود میرود در حلب، در بوکمال، در زینبیّه، بنا میکند جنگیدن و به شهادت هم میرسد. ببینید! این به خاطر این است که شماها شهید را احترام کردهاید؛ چون شهادت مورد تکریم قرار گرفته، این به طور طبیعی حرکت شهادتطلبانه را، حرکت مجاهدانه را در کشور تقویت میکند. .
۱۳۹۷/۱۲/۰۶
دیدار دستاندرکاران کنگره بزرگداشت شهدای استان کرمان
۷ اسفند سالروز شهادت حسین رضایی
چند روز بعد در محور غرب کانال ماهی بچههای گردان حضرت علیاکبر[علیهالسلام] -۱۵۴- خاکریزی را که از سه طرف در محاصره دشمن بود، را گرفتند. ماندن و جنگیدن آن وسط، مرد میخواست، تانکها هر ساعت از یک طرف دور میزدند که خاکریز عصایی را ببندد ولی بچهها مقاومت میکردند. در این اثنا، فرمانده گردان ۱۵۴ -سالار آبنوش- صدا کرد: «دیدهبان ادوات؟»
گفتم: «من هستم.»
گفت: «قبل از شما یک بنده خدا، دیدهبانی میکرد. امّا شهید شد، کارش را ادامه بده» و با دست به پیکر شهید بیسری که پشت خاکریز داخل یک چاله افتاده بود اشاره کرد. سر نداشت و نمیشد او را شناخت. روی دستش حنا بود و حناگذاری سنّت همه بچههای دیدهبان بود. شلوار مرتب و بند پوتینها را تا آخر بسته بود. تنها کسی که از جمع دیدهبانها مرتب نبود، حسین رضایی بود، که همیشه صدای مسئول واحد دیدهبانی را به خاطر شگیاش در میآورد. پس نمیتوانست حسین رضایی باشد. دست به بادگیر او بردم و زیب سینه او را باز کردم. به محض دیدن کالک و برگه آماج، دست خط او را شناختم، همان حسین رضایی بود.
دقایقی بعد نم نم باران با اشکهایمان قاطی شد. پتویی رویش کشیدم و بالای خاکریز رفتم.
بیسیمچیِ حسین، آنجا تک و تنها مانده بود و کاری از دستش بر نمیآمد. ترکش استخوان دماغش را خرد کرده و خون از روی چانه تا لباسش میغلتید، گفتم: «در این شرایط، هیچ وسیلهای اینجا نمیآید که تو را به عقب ببرد، پا داری برو». انتظار داشت که با او همراه شوم، گفتم: «نمیتوانم سنگر حسین رضایی را خالی بگذارم.»
او رفت و پاتک زرهی دشمن از سر گرفته شد. نیروهای پیاده پشت سر تانکها میآمدند و مثل گرگ میچرخیدند تا در پناه زرهپوشها وارد خاکریز شوند امّا به در بسته میخوردند. تلفات میدادند و عقب مینشستند.
هنوز پیکر حسین رضایی روی زمین و زیر باران بود که از تمام خاکریز ثبتی گرفتم و آتش ریختم. گاهی با دستی که دو، سه ترکش نخودی خورده بود، آرپیجی بر میداشتم و تانک میزدم. در میان غوغای تک و پاتک و آتش و تانک، یاد حسین رضایی و نی زدنهای او از خاطرم نمیرفت. تیم دیدهبانی که به جای من آمدند، من هم با پیکر بیسر حسین رضائی برگشتم.
بچههای مَمّدگِره، قسمتی از خاطره "بیسر زیر باران"
شهیدان علیرضا نادری و حسین رضایی
خرمشهر، منطقه عملیاتی کربلای ۵
انقلاب کبیر اسلامی ایران در حالی چهلمین سالگرد پیروزی خود را پشت سر گذاشت و قدم به دههی پنجم حیات خود نهاد که اگرچه دشمنان مستکبرش گمانهای باطلی در سر داشتند اما دوستانش در سراسر جهان، امیدوارانه آن را در گذر از چالشها و به دست آوردن پیشرفتهای خیرهکننده، همواره سربلند دیدهاند.
در چنین نقطهی عطفی، رهبر حکیم انقلاب اسلامی با صدور «بیانیهی گام دوم انقلاب» و برای ادامهی این راه روشن، به تبیین دستاوردهای شگرف چهار دههی گذشته پرداخته و توصیههایی اساسی بهمنظور «جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ» ارائه فرمودهاند.
بیانیهی «گام دوم انقلاب» تجدید مطلعی است خطاب به ملت ایران و بهویژه جوانان که بهمثابه منشوری برای «دومین مرحلهی خودسازی، جامعهپردازی و تمدنسازی» خواهد بود و «فصل جدید زندگی جمهوری اسلامی» را رقم خواهد زد.
این گام دوم، انقلاب را «به آرمان بزرگش که ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمیٰ (ارواحنافداه) هست» نزدیک خواهد کرد.
مـــرگ بـــر آمریکا
حضرت امام خمینی سلاماللهعلیه:
این ملتی که الآن دارند فریاد میزنند «مرگ بر امریکا» مقصودشان کارتر است. ملت آمریکا که به ما کاری نکرده. ملت آمریکا اگر بفهمد مطلب را، اگر بفهمد مطلب را ملت آمریکا، به حسب وجدان انسانیاش، با ما موافق است.
۲۵ آذر ۱۳۵۸
حضرت امام ای مدظلهالعالی:
رژیم آمریکا تجسم شرارت و خشونت است؛ بحرانساز و جنگآفرین است. [همواره] و نهفقط امروز، حیات رژیم آمریکا به این بوده که برای کسب منافع خودشان دستاندازی کنند. آمریکا مظهر شرارت است، آنوقت گله میکنند که چرا میگویید مرگ بر آمریکا.
اولاً به حضرات آمریکایی بگویم: مرگ بر آمریکا یعنی مرگ بر ترامپ و جان بولتون و پمپئو. یعنی مرگ بر سردمداران آمریکا که در این دوره این افراد هستند.
مرگ بر آمریکا یعنی مرگ بر شما عدهی معدودی که این کشور را اداره میکنید؛ ما با ملت آمریکا کاری نداریم.
️ثانیاً تا وقتی که آمریکا خباثت و رذالت دارد، این مرگ بر آمریکا از دهان ملت ایران نخواهد افتاد.
۱۹ بهمن ۱۳۹۷
حضرت امام خمینی سلاماللهعلیه میفرمایند:
. ما یک کوخ چهار پنج نفری در صدر اسلام داشتیم، و آن کوخ فاطمه زهرا - سلاماللهعلیها - است. از این کوخها هم محقرتر بوده لکن برکات این چی است؟ برکات این کوخ چند نفری آنقدر است که عالم را پر کرده است از نورانیت و بسیار راه دارد تا انسان به آن برکات برسد. این کوخنشینان در کوخ محقر، در ناحیه معنویات آنقدر در مرتبه بالا بودند که دست ملکوتیها هم به آن نمیرسد؛ و در جنبههای تربیتی آنقدر بوده است که هرچه انسان میبیند برکات در بلاد مسلمین هست و خصوصاً در مثل بلاد ماها، اینها از برکت آنهاست. .
صحیفه امام خمینی، جلد ۱۷، صفحه ۳۷۳
۲۸ فروردین سالروز شهادت دیدهبان بسیجی شهید علی جعفری راد(جربان)
قصه چاه
کار قبضهچی و دیدهبان لازم و موم هم بودند اگر یکی درست کار نمیکرد، تلاش دیگری بینتیجه بود. همین پیوندِ کاری، باعث رفاقت و پیوند دلی ما قبضهچیها با دیدهبانها میشد.
علی جربان دیدهبان بود و من با قبضههای ۱۲۰ برای او آتش میفرستادم تا اینکه پس از چند شبانه روز خستگی و بیخوابی و مقابله با پاتکهای زرهی و پیاده دشمن، جبهه آرام شد و ما به عقب برگشتیم.
عقبه ما در رأسالبیشه، شانه به شانه خلیج فارس بود امّا از آب خوردن بیبهره بودیم، علی گفت: «سید کمک میکنی که اینجا چاه بکنیم تا به آب برسیم!؟»
گفتم: «قبضهچی همیشه کنار دیدهبان است، تو جان بخواه علی جان»
با همه خستگی و بیخوابی در شبهای گذشته، خواب را بر خودمان حرام کردیم. آن قدر کندیم تا پس از ۶ متر به آب رسیدیم.
خبر این چاه همه جا پیچید، و بچههایی که تشنه یک جرعه آب گوارا بودند، از آن به بعد میهمان گاه و بیگاه این چاه شدند.
فکر میکردم که با این خستگی اگر یک ماه بخوابم، باز کم است. دو، سه روز بیشتر آن جا نبودیم که گفتند: «علی جربان به خط رفت.»
من همان جا ماندم و هر بار کنار چاه میرفتم، یاد علی و عرق ریختن او برای کندن چاه میافتادم، مدتی بعد خبر رسید که علی جربان شهید شده است.
شناسنامه خاطره
راوی: سیدمحمد ، مسئول قبضه خمپاره ۱۲۰، گردان ادوات لشگر ۳۲ انصارالحسین علیهالسلام
زمان و مکان وقوع خاطره: استان بصره، کنار شهر فاو، فروردین ۱۳۶۵
زمان و مکان بیان خاطره: همدان ستاد لشگر شهداء، ۹۲/۱۲/۱۲
کتاب--------------------
بچههای مَمّدگِره
شهید علی جعفری راد (جربان)
شهید علی جربان و مدافع حرم برادر حاج علی حاتمی
عملیات والفجر ۸
شهید علی جربـان
سمت راست: برادر علی بخش عربی فرمانده گروهان دوشکا
تصاویری از شهید علی جربان دیدهبان بسیجی
گردان ادوات لشگر ۳۲ انصارالحسین علیهالسلام
از بالا به پایین: شهیدان علی جربان و سید مهدی قادری
برادران: محمد خاوری، علی حاتمی، سلمان بحیرایی، امیر مردای، جلیلوند و عباس نوریان
اردوگاه شهید شهبازی چارزبر، قبل از عملیات میمک، سال ۱۳۶۳
ایستاده از راست: حمید تاجدوزیان آزاده قهرمان عملیات کربلای ۴، شهید علی جربان، مولایی، عباس نوریان، علی حاتمی، ؟؟ و شهید محمدعلی نورزوی
نشسته از راست: شهید جواد زندی، ؟؟، ؟؟ و جانباز حسین توکلی
ردیف اول از راست: آقایان نانکلی، منوچهر مینایی، ابراهیم صفری و عباس رباطی
ردیف دوم از راست: شهید علی جربان، آقای عیناله ستاری و شهید علیصفر محمودی
ردیف سوم از راست: آقایان؛ سوریان، ترکاشوند، خیرالهی و سوری
ایستاده از راست: شهید مهدی قادری، کرمی، شهید علی جربان، شهید مصطفی و امیر مرادی
نشسته از راست: حاج علی حاتمی، خاوری و مسعود باقری
از راست: برادران محمود رجبی - معاون گردان ادوات، علی حاتمی - مسئول واحد دیدهبانی و شهید علی جربان
عملیات والفجر ۸، فاو، بهمن ۱۳۶۴
۲۸ فروردین سالروز شهادت دیدهبان بسیجی شهید علی جربان
قصه چاه
کار قبضهچی و دیدهبان لازم و موم هم بودند اگر یکی درست کار نمیکرد، تلاش دیگری بینتیجه بود. همین پیوندِ کاری، باعث رفاقت و پیوند دلی ما قبضهچیها با دیدهبانها میشد.
علی جربان دیدهبان بود و من با قبضههای ۱۲۰ برای او آتش میفرستادم تا اینکه پس از چند شبانه روز خستگی و بیخوابی و مقابله با پاتکهای زرهی و پیاده دشمن، جبهه آرام شد و ما به عقب برگشتیم.
عقبه ما در رأسالبیشه، شانه به شانه خلیج فارس بود امّا از آب خوردن بیبهره بودیم، علی گفت: «سید کمک میکنی که اینجا چاه بکنیم تا به آب برسیم!؟»
گفتم: «قبضهچی همیشه کنار دیدهبان است، تو جان بخواه علی جان»
با همه خستگی و بیخوابی در شبهای گذشته، خواب را بر خودمان حرام کردیم. آن قدر کندیم تا پس از ۶ متر به آب رسیدیم.
خبر این چاه همه جا پیچید، و بچههایی که تشنه یک جرعه آب گوارا بودند، از آن به بعد میهمان گاه و بیگاه این چاه شدند.
فکر میکردم که با این خستگی اگر یک ماه بخوابم، باز کم است. دو، سه روز بیشتر آن جا نبودیم که گفتند: «علی جربان به خط رفت.»
من همان جا ماندم و هر بار کنار چاه میرفتم، یاد علی و عرق ریختن او برای کندن چاه میافتادم، مدتی بعد خبر رسید که علی جربان شهید شده است.
شناسنامه خاطره
راوی: سیدمحمد ، مسئول قبضه خمپاره ۱۲۰، گردان ادوات لشگر ۳۲ انصارالحسین علیهالسلام
زمان و مکان وقوع خاطره: استان بصره، کنار شهر فاو، فروردین ۱۳۶۵
زمان و مکان بیان خاطره: همدان ستاد لشگر شهداء، ۹۲/۱۲/۱۲
کتاب--------------------
بچههای مَمّدگِره
شهید علی جربان
شهید علی جربان و مدافع حرم برادر حاج علی حاتمی
عملیات والفجر ۸
شهید علی جربـان
سمت راست: برادر علی بخش عربی فرمانده گروهان دوشکا
قبل از فرج، آسایش و راحتطلبی و عافیت نیست!
شما جوانان عزیز که در آغاز زندگی و تلاش خود هستید، باید سعی کنید تا زمینه را برای آن چنان دورانی آماده کنید، دورانی که در آن، ظلم و ستم به هیچ شکلی وجود ندارد، دورانی که در آن، اندیشه و عقول بشر، از همیشه فعالتر و خلاقتر و آفرینندهتر است، دورانی که ملتها با یکدیگر نمیجنگند، دستهای جنگ افروز عالم همانهایی که جنگهای منطقهای و جهانی را در گذشته به راه انداختند و میاندازند دیگر نمیتوانند جنگی به راه بیندازند، در مقیاس عالم، صلح و امنیت کامل هست، باید برای آن دوران تلاش کرد. قبل از دوران مهدی موعود، آسایش و راحتطلبی و عافیت نیست. در روایات، «والله لتمحصن» و «والله لتغربلن» است، به شدت امتحان میشوید، فشار داده میشوید. امتحان در کجا و چه زمانی است؟ آن وقتی که میدان مجاهدتی هست. قبل از ظهور مهدی موعود، در میدانهای مجاهدت، انسانهای پاک امتحان میشوند. در کورههای آزمایش وارد میشوند و سربلند بیرون میآیند و جهان به دوران آرمانی و هدفی مهدی موعود (ارواحنا فداه) روز به روز نزدیکتر میشود، این، آن امید بزرگ است، لذا روز نیمه شعبان، روز عید بزرگ است.
۱۳۷۰/۱۱/۳۰
میلاد با شکوه منجی عالم بشریت
حضرت بقیةالله الاعظم عجلالله تعالی فرجهالشریف
بر بچههای مَمّدگِره مبارک باد. انشاءالله
تصاویری از شهید علی جربان دیدهبان بسیجی
گردان ادوات لشگر ۳۲ انصارالحسین علیهالسلام
از بالا به پایین: شهیدان علی جربان و سید مهدی قادری
برادران: محمد خاوری، علی حاتمی، سلمان بحیرایی، امیر مردای، جلیلوند و عباس نوریان
اردوگاه شهید شهبازی چارزبر، قبل از عملیات میمک، سال ۱۳۶۳
ایستاده از راست: حمید تاجدوزیان آزاده قهرمان عملیات کربلای ۴، شهید علی جربان، مولایی، عباس نوریان، علی حاتمی، ؟؟ و شهید محمدعلی نورزوی
نشسته از راست: شهید جواد زندی، ؟؟، ؟؟ و جانباز حسین توکلی
ایستاده از راست: حمید تاجدوزیان، شهیدان محمدعلی نورزوی و علی جربان، خیرالله محمدی و علی حاتمی
نشسته از راست: ؟؟، ؟؟ و عباس نوریان
ایستاده از راست: شهید علی جربان، حمید تاجدوزیان، عباس نوریان، علی حاتمی و شهید محمدعلی نورزوی
نشسته از راست: ؟؟ و عباس کاظمی
ردیف اول از راست: آقایان نانکلی، منوچهر مینایی، ابراهیم صفری و عباس رباطی
ردیف دوم از راست: شهید علی جربان، آقای عیناله ستاری و شهید علیصفر محمودی
ردیف سوم از راست: آقایان؛ سوریان، ترکاشوند، خیرالهی و سوری
ایستاده از راست: شهید مهدی قادری، کرمی، شهید علی جربان، شهید مصطفی و امیر مرادی
نشسته از راست: حاج علی حاتمی، خاوری و مسعود باقری
از راست: برادران محمود رجبی - معاون گردان ادوات، علی حاتمی - مسئول واحد دیدهبانی و شهید علی جربان
عملیات والفجر ۸، فاو، بهمن ۱۳۶۴
آیتالله ای برای بازدید به پادگان ابوذر آمده بودند. اکبر علاقه خاصی به ایشان و یاران امام[سلاماللهعلیه] داشت و از بنیصدر و جبهه ملی متنفر بود. بعد از گزارش نگاهی به ساعتش کرد و گفت برویم نماز مغرب! به نمازخانه پادگان آمدیم. حضرت آقا رو به من کردند و پرسیدند امام جماعت دارید؟ گفتم امروز شما هستید اما روزهای دیگر پشت سر اکبر شیرودی نماز میخوانیم! فرمودند عالی است! من هم پشت سر خلبان شیرودی نماز میخوانم! هر چه منتظر شدیم شیرودی نیامد! خودش را مخفی کرده بود. به اصرار آقا، شیرودی را آوردیم جلو و پشت سرش نماز خواندیم.
حضرت آقا هم بعدها به این موضوع اشاره کرده و فرمودند: شیرودی اولین نظامیایی بود که در نماز به او اقتدا کردم.
حضرت خدیجه (سلاماللهعلیها) اولین مؤمن به اسلام
حضرت امام ای مدظلهالعالی رهبر معظم انقلاب اسلامی
خدیجهى کبرى علیهاالصلاةوالسلام اول مؤمن به اسلام بود، بعد هم همه ثروت خود را در راه دعوت و ترویج اسلام خرج کرد، که اگر کمکهاى خدیجه علیهاالسلام نبود شاید در حرکت اسلام و پیشرفت اسلام یک اختلال و وقفه عمدهاى به وجود مىآمد. بعد هم با رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و همه مسلمین به شعب ابىطالب تبعید شدند و در همان شعب ابىطالب دعوت حق را لبیک گفت.
۱۳۶۵/۰۳/۰۲
دکل ابوذر
شهید مدافع حرم سردار مجاهد حاج حسین همدانی نقش دکل ابوذر را در شناسایی منطقه، تحرکات دشمن بعثی و توجیه فرماندهان برای فتح خرمشهر را روایت میکند:
حضرت امام خمینی سلاماللهعلیه:
خرمشهر را خـــــدا آزاد کرد.
شروط ۹ گانه رهبری و تصویب برجام
پاسخ حضرت امام ای مدظلهالعالی رهبر معظم انقلاب به دانشجویی که تصویب برجام را به رهبری نسبت داد:
در صحبتها بود که تصویب برجام را به رهبری نسبت دادهاند؛ خب شما چشم و گوش دارید و همه چیز را میبینید.
نامهای که دربارهی برجام نوشته شد و شرایطی که ذکر شده که در این صورت تصویب میشود را ببینید. منتها اگر این شرایط اجرا نشده، وظیفهی رهبری این نیست که وارد بشود.
نظر ما این است که رهبری وارد کار اجرایی نشود، مگر جایی که به حرکت کل انقلاب ضربه میزند.
اما آنطور که برجام عمل شد، من خیلی اعتقادی نداشتم و بارها هم به رئیس جمهور و وزیر خارجه گفتیم و تذکر دادیم.
۹۸/۳/۱
نامه رهبر معظم انقلاب به رئیسجمهور درباره اامات اجرای برجام
http://farsi.khamenei.ir/message-content?id=31168
آخرین نکته که خیلی نکتهی مهمّی هم هست این است: یک چیزهایی ممکن است شما مشاهده کنید که برای شما ناپسند باشد؛ فرض کنید گرایش ی فلان شخصیّت یا اِشکال در کار فلان مسئول در فلان قوّه برای شما ناخوشایند است. اگر صد مورد از این حوادث را هم مشاهده میکنید، ناامید نشوید؛ این آن توصیهی قطعی و اصلی من است. ناامید نشوید! همه چیز امیدبخش است برای ما، همه چیز نویددهنده است برای ما. همان طور که اشاره کردم، ما یک ملّتی هستیم که عوامل مژدهدهنده در پیرامون ما و در درون ما به مراتب بیشتر است از عوامل مأیوسکننده و ناامیدکننده. این عوامل مژدهدهنده را ببینید، پیدا کنید، به آنها دلگرم بشوید، به خدای متعال توکّل کنید، قصدتان را و نیّتتان را خالص کنید و بدانید که خدای متعال شما را کمک خواهد کرد و مدد خواهد کرد. انشاءالله همهی شماها زوال دشمنان بشریّت، یعنی همین تمدّنِ آمریکاییِ منحط و زوال اسرائیل را به لطف الهی خواهید دید.
۱۳۹۸/۰۳/۰۱
سردار فاتح گمنام خرمشهر شهید محمود شهبازی به روایت شهید مدافع حرم، شهید سرافراز اسلام حاج حسین همدانی
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرجَهم
حضرت امام ای مدظلهالعالی در دیدار اقشار مختلف مردم که پس از پایان مذاکرات هستهای بود در پاسخ به زیادهگویی سران رژیم صهیونیستی فرمودند: «بعد از اتمام این مذاکراتِ هستهای، شنیدم صهیونیستها گفتند فعلاً با این مذاکراتی که شد، تا ۲۵ سال از دغدغهی ایران آسودهایم؛ بعد از ۲۵ سال فکرش را میکنیم. بنده در جواب عرض میکنم اوّلاً شما ۲۵ سال آینده را نخواهید دید. انشاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت؛ ثانیاً در همین مدّت هم روحیّهی اسلامیِ مبارز و حماسی و جهادی، یک لحظه صهیونیستها را راحت نخواهد گذاشت؛ این را بدانند»
۹۴/۶/۱۸
مـــــرگ بـــــر اســـــرائیل
شهادت پیامبر اعظم حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و شهادت سبط اکبر حضرت امام حسن مجتبی علیهالسلام به پیشگاه حضرت ولی عصر روحی لتراب مقدمه الفدا و همه دوستداران اهلبیت علیهمالسلام تسلیت باد

خدایا از تو درخواست دارم و بهسویت روی آوردم به وسیله پیامبرت
پیامبر رحمت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش)
ای ابا القاسم، ای فرستاده خدا، ای پیشوای رحمت، ای آقا و مولای ما
به تو رو آوردیم و تو را واسطه قرار دادیم و بهسوی خدا تو را وسیله ساختیم و تو را پیش روی حاجاتمان نهادیم، ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد خدا شفاعت کن
ای ابا محمّد، ای حسن بن علی
ای برگزیده، ای فرزند فرستاده خدا، ای حجّت خدا بر بندگان، ای آقا و مولای ما
به تو روی آوردیم و تو را واسطه قرار دادیم و بهسوی خدا به تو توسّل جستیم و تو را پیش روی حاجاتمان نهادیم، ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد خدا شفاعت کن
الحسین یجمعنا
حضرت امام ای مدظلهالعالی در دانشگاه امام حسین علیهالسّلام: امروز در دنیای پیچیدهی پُرتبلیغات و پُرهیاهو، حرکت اربعین یک فریاد رسا و رسانهی بیهمتا است. چنین چیزی وجود ندارد دیگر در دنیا. اینکه میلیونها انسان راه میافتند، از کشورهای مختلف، از فِرَق مختلف اسلامی و حتّی بعضی ادیان غیر اسلامی، این وحدت حسینی است. شما بدرستی گفتید: «الحسین یجمعنا».
۹۸/۷/۲۱
اینجا مهران است.
در سال ۶۱ هجری - حدود ۱۴۰۰ سال پیش - حضرت امام حسین علیهالسّلام فرزند پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم برای دفاع از حق و احیای امر به معروف و نهی از منکر، با لبی تشنه، بی یار و یاور در صحرای کربلا و دور از وطن، مظلومانه به شهادت رسید.
حضور حماسی عاشقان ابی عبدالله الحسین علیهالسّلام در اربعین امسال، چشم جهانیان را چنان خیره کرده که نزدیک است از حدقه بیرون بزند.! به دشمنان اهل البیت علیهمالسلام و ایران اسلامی باید این کلام خداوند را زمزمه کرد؛ موتوا بغیظکم .
. یکی از چیزهایی که حتماً در این خاطرات شهدا و خانوادهها و مصاحبهها و مانند اینها باید در نظر گرفته بشود، این است که سؤال بشود، پرسیده بشود و آنها شرح بدهند که انگیزهی این جوان چه بود که رفت، انگیزهی این همسر جوان که راضی شد به رفتن شوهرش چه بود، انگیزهی این پدر و مادر که این نهال را پرورش دادند و حالا دارند رها میکنند در راه خدا، در میدان جنگ، چه بود؛ انگیزههای اینها خدا بود، انگیزههایشان رضایت الهی بود، انگیزههایشان ذکر و نام سیّدالشّهدا بود؛ وضع عرصههای جنگ ما این را نشان میدهد؛ این را نگذارید کهنه بشود، نگذارید فراموش بشود، نگذارید مجال برای انکار دیگران به وجود بیاید؛ انکار خواهند کرد، همچنان که امروز خیلی از بیّنات انقلاب را بعضیها جرئت میکنند دهنشان را باز کنند، صریح منکر بشوند؛ این را هم انکار خواهند کرد؛ اینها را باید برجسته کرد، باید نشان داد. .
دختر شینا - گلستان یازدهم - خداحافظ سالار
حضرت امام ای مدظلهالعالی در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری فرمودند:
یک نکته درباره اروپاییها و مسائل ت خارجی؛ ما البته راه تعامل و مذاکره و نشست و برخاست با هیچ کشوری در دنیا جز رژیم صهیونیستی و آمریکا را نبستیم، عملاً هم مشغولیم، مشغول تلاش و فعالیت هستیم لکن همینطور که بارها گفتیم مطلقاً نبایستی اعتماد ما به غیرنیروی داخلی باشد؛ بخصوص به آن کسانی که عَلم دشمنی در برابر جمهوری اسلامی و نظام اسلامی بلند کردند که در رأس آنها بعد از آمریکا همین کشورهای اروپاییاند.
همین چندتا کشور اروپایی، اینها صریحاً دشمنی میکنند با جمهوری اسلامی، انگیزههای آنها در مورد دشمنی با نظام اسلامی، با انگیزههای آمریکا تفاوت اصولی و جوهری ندارد، البته وضع آمریکا خب یک وضع ویژهای است.
اینها نه توانشان آنقدر است، نه تسلطشان و امکاناتشان آنقدر است ولیکن تفکر در این اروپاییها همان تفکر آمریکا است؛ به عنوان میانجی وارد میشوند، مذاکره میکنند، تماس میگیرند، تلفن میکنند، حرفهای طولانی میزنند، وعده میدهند پوچ، همهاش پوچ.
۹۸/۷/۴
یا اَبَا الْحَسَنِ یا عَلِىَّ بْنَ الْحُسَیْنِ یا زَیْنَ الْعابِدینَ
یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ
یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ
وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا
یا وَجیهاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللّهِ
اى ابا الحسن، اى على بن الحسین، اى زین العابدین
اى فرزند فرستاده خدا، اى حجّت خدا بر بندگان
اى آقا و مولاى ما به تو روى آوردیم و تو را واسطه قرار دادیم و به سوى خدا به تو توسّل جستیم
و تو را پیش روى حاجاتمان نهادیم
اى آبرومند نزد خدا براى ما نزد خدا شفاعت کن
یا اَبا عَبْدِاللّهِ
یا حُسَیْنَ بْنَ عَلِی اَیُّهَا الشَّهیدُ
یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ
یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ
وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا
وَجیهاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللّهِ
اى ابا عبد اللّه
اى حسین بن على، اى شهید
اى فرزند فرستاده خدا، اى حجّت خدا بر بندگان
اى آقا و مولاى ما به تو روى آوردیم، و تو را واسطه قرار دادیم، و به سوى خدا به تو توسّل جستیم
و تو را پیش روى حاجاتمان نهادیم
اى آبرومند نزد خدا، براى ما نزد خدا شفاعت کن
تاسوعای حسینی بر همه حسینیان تسلیت باد
السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ
الْمُطِیعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْحَسَنِ
وَ الْحُسَیْنِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِمْ
بنویسید که در علقمه عباس افتاد
قطره اشکی شد و بر چادر زهرا افتاد
عمق این مرثیه را مشک و علَم میدانند
داستان را همه اهل حرم میدانند
بعد عباس دگر آب سراب است، سراب
غیر آن اشک که در چشم رباب است، رباب
داغ پرواز تو بر سینه اثر خواهد کرد
رفتنت حرمله را حرملهتر خواهد کرد
مهتاب و مین و من
چون گل معطریم، مهتاب و مین و من
نشکفته پرپریم، مهتاب و مین و من
شرح جنون ما مقدور عقل نیست
یک چیز دیگریم، مهتاب و مین و من
سر تا به پا دلایم در بارگاه عشق
باغ صنوبریم، مهتاب و مین و من
چون باد رد شدیم از سیم خاردار
آن سوی معبریم، مهتاب و مین و من
شمعایم و روشن است تکلیف راه ما
راز منوّریم، مهتاب و مین و من
میدان عاشقی، تسلیم ترس نیست
از مرگ میبریم، مهتاب و مین و من
بیگانه نیستیم، با خلق و خوی هم
با هم برادریم، مهتاب و مین و من
تکثیر میشویم در انفجار نور
آیینه پروریم، مهتاب و مین و من
چون باد رد شدیم از سیم خاردار
آن سوی معبریم، مهتاب و مین و من
بر گرد بام دوست پرواز میکنیم
عین کبوتریم، مهتاب و مین و من
بال فرشتگان بر شانههای ماست
از آسمان سریم، مهتاب و مین و من
مهتاب و مین و من، بیبال میپریم
بیبال میپریم، مهتاب و مین و من
در جذبهی کلام، یک جمله والسلام
مجذوب رهبریم، مهتاب و مین و من
چون باد رد شدیم از سیم خاردار
آن سوی معبریم، مهتاب و مین و من
سوز بده بر سخنام بر دل سوختهی خواهرم
تا که بگویم سخن از تن صد چاک علیاکبر
ناله زنم یاد کنم ز لب خشک علی اصغرت
گوهر اشکام شده ایثار تو، گریه کنم یاد علمدار تو
ای حسـین
شهیدان علی چیتسازیان و علی خوشلفظ
اولین دوره انتخاب کتاب مدافعان حرم - جایزه سردار شهید حسین همدانی با حضور جمعی از نویسندگان و خانوادههای شهدای مدافع حرم عصر روز ۲۷ آبان در تالار سوره حوزه هنری برگزار شد.
بر اساس نظر هیئت داوران در شاخه «پژوهش» تندیس، دیپلم افتخار و جایزه نقدی به کتابهای «داعش زیرساخت های معرفتی و ساختار»، «داعش معماری جذاب» و کتاب «داعش نوستالژی خلافت» اعطا شد.
همچنین تندیس، لوح تقدیر و جایزه نقدی در بخش ترجمه پژوهش به کتاب «دولت اسلامی دیجیتالی» و کتاب «رستاخیز داعش» تعلق گرفت.
علاوه بر این، کتاب «منتصر» به خاطر تالیف شدن به زبان عربی تندیس، دیپلم افتخار و جایزه نقدی دریافت کرد.
در شاخه شعر، تندیس، لوح تقدیر و جایزه نقدی به کتابهای «ما را مدافعان حرم آفریدهاند»، «حبیب حرم» و کتاب «سلام سردار» اعطا شد.
داوران در بخش داستان و مستند داستانی تندیس، لوح تقدیر و جایزه نقدی را به کتاب «خانهای با عطر ریحان» و کتاب «پسران دوزخ، فرزندان قابیل» اهدا کردند و به رمان «ابدی»؛ تندیس، دیپلم افتخار و جایزه نقدی تعلق گرفت.
در بخش خاطره نیز تندیس، لوح تقدیر و جایزه نقدی به کتابهای «قرار بی قرار» و «شام برفی» رسید و تندیس، دیپلم افتخار و جایزه نقدی نصیب کتاب «ام الرصاص تا خان طومان» شد.
شما میوههای شیرین و کامبخش آن درخت طیب و طاهری هستید که امام بزرگوار با دست خود در این زمین غرس کرد. این ثمردهی همچنان ادامه خواهد داشت؛ همچنان که فرمود:
«أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ»
وقتی سرزمین مستعد و آماده است، بذر پاکیزه است، آن گیاه و روئیدنی تمامشدنی نیست؛ یعنی هیچ عاملی نمیتواند به آن صدمه بزند. بسیج، یک چنین درخت طیب و طاهری است.
سالروز تشکیل بسیج بر همه بسیجیان مبارک باد
مجذوب رزمندگان
حضرت امام ای مدظلهالعالی: «جوانهای حزباللهی و مبارز و اینهایی که اهل جبهه و جنگ و میدان جنگ و مانند اینها بودند، با ایشان مأنوس بودند. و چیز عجیبی است: پیرمردی که مثلاً حدود هفتاد [سال] یا بیشتر سنّش است، دوروبرش تمام، این جوانهای علاقهمند و عاشق جبهه و مانند اینها [بودند]. و اینها اقناع میشدند؛ ببینید این مهم است. خوب، عالم دینی خوب، این جوری است که مثل یک خورشیدی میدرخشد؛ وقتی میآیند نزدیک او، به طور طبیعی نورانی میشوند؛ و ایشان این جور بود.»
۱۳۹۸/۰۷/۰۸
بهتر از این نمیشد!
حاج قاسم سلیمانی اگر دیرتر از همه رفت، بهتر از همه رفت!
خداوند همیشه بنبستهای این انقلاب الهی را با شهادت بهترینها باز کرده است و هر شهید مشعلی است تا دوباره راه روشن شود.
نزاع انقلاب با اصلیترین دشمن خود به حساسترین جای خود رسیده است و باز نیاز به مشعل برای پارهای از جامعه بود. مشعلی ویژه و فراگیر که همه را یکدل کند. شهادت حاج قاسم ملت ایران و عراق را باهم یکدل علیه آمریکا میکند.
اما حاج قاسم اگر دیرتر از همه رفت، بهتر از همه رفت!
حاج قاسم به دستور اصلیترین دشمن خدا(رئیس جمهور آمریکا) به دوستان شهیدش رسید.
مسلم بن عقیل وقت شهادت به عبیدالله گفت: از خداوند خواسته بودم توسط پستترین دشمن خدا شهید شوم!
طـوبی لـک ســـردار!
حجتالاسلام محسن قنبریان
بسم الله الرحمن الرحیم
ملّت عزیز ایران!
سردار بزرگ و پرافتخار اسلام آسمانی شد. دیشب ارواح طیّبهی شهیدان، روح مطهّر قاسم سلیمانی را در آغوش گرفتند. سالها مجاهدت مخلصانه و شجاعانه در میدانهای مبارزه با شیاطین و اشرار عالم و سالها آرزوی شهادت در راه خدا، سرانجام سلیمانی عزیز را به این مقام والا رسانید و خون پاک او به دست شقیترین آحاد بشر بر زمین ریخت. این شهادت بزرگ را به پیشگاه حضرت بقیّةالله ارواحنا فداه و به روح مطهّر خود او تبریک و به ملّت ایران تسلیت عرض میکنم. او نمونهی برجستهای از تربیتشدگان اسلام و مکتب امام خمینی بود، او همهی عمر خود را به جهاد در راه خدا گذرانید. شهادت پاداش تلاش بیوقفهی او در همهی این سالیان بود، با رفتن او به حول و قوّهی الهی کار او و راه او متوقّف و بسته نخواهد شد، ولی انتقام سختی در انتظار جنایتکارانی است که دست پلید خود را به خون او و دیگر شهدای حادثهی دیشب آلودند. شهید سلیمانی چهرهی بینالمللی مقاومت است و همهی دلبستگان مقاومت خونخواه اویند. همهی دوستان -و نیز همهی دشمنان- بدانند خطّ جهاد مقاومت با انگیزهی مضاعف ادامه خواهد یافت و پیروزی قطعی در انتظار مجاهدان این راه مبارک است. فقدان سردار فداکار و عزیز ما تلخ است ولی ادامهی مبارزه و دست یافتن به پیروزی نهایی کام قاتلان و جنایتکاران را تلختر خواهد کرد.
ملّت ایران یاد و نام شهید عالیمقام سردار سپهبد قاسم سلیمانی و شهدای همراه او به ویژه مجاهد بزرگ اسلام جناب آقای ابومهدی المهندس را بزرگ خواهد داشت و اینجانب سه روز عزای عمومی در کشور اعلام میکنم و به همسر گرامی و فرزندان عزیز و دیگر بستگان ایشان تبریک و تسلیت میگویم.
سیّدعلی ای
۱۳دیماه ۱۳۹۸
شهید سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی:
پس برادرا، رزمندهها، یادگاران جنگ یکی از شئون عاقبت بخیری نسبت شما با جمهوری اسلامی و انقلاب است. والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری، والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید مهمترین محور محاسبه این است.
حضرت امام ای مدظلهالعالی: «این عشق و این وفا و این ایستادگی و در این بیعت بزرگ با خطّ امام، مردم با این حضورشان در میدان با خطّ امام بیعت کردند؛ بیعتی با این عظمت، آن هم بعد از گذشت بیش از سی سال از رحلت امام بزرگوار این جور با امام، مردم بیعت میکنند، این جور امام زنده است.» ۱۳۹۸/۱۰/۲۷
رفیق خوشبخت ما
حضرت آیتالله ای در توصیف خصوصیات سپهبد شهید قاسم سلیمانی: «اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود. انقلاب و انقلابیگری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود؛ این را بعضیها سعی نکنند کمرنگ کنند، این واقعیّتِ او است؛ ذوب در انقلاب بود، انقلابیگری خطّ قرمز او بود. در این عوالم تقسیم به احزاب گوناگون و اسمهای مختلف و جناحهای مختلف و مانند اینها نبود امّا در عالَم انقلابیگری چرا، بشدّت پایبند به انقلاب، پایبند به خطّ مبارک و نورانیِ امام راحل (رضوان الله علیه) بود.» ۱۳۹۸/۱۰/۱۸
حتی اتاک الیقین
دستورالعمل سلوکی
یقین با مراتبش(علمالیقین، عینالیقین، حقالیقین) اوج مراتب سلوک انسان عارف است که به مشاهده مبدٲ و معاد بلکه توحّد میرساند. اما نور یقین چگونه در سالک میتابد؟
ابن ابی لیلی از امیرالمومنین [علیهالسّلام] روز جنگ با اهل شام شنیده که فرمود:
"ای مومنان! هرکس ظلم و ی را ببیند که به آن عمل میشود(پیرو مییابد)، و کار زشت و منکری که مردم را بدان دعوت میکنند:
اگر "در دل" آنرا منکر شود و زشت شمارد، رسته و برئ است.
و هرکس به زبان انکار کند، پاداش خواهد داشت و از آن دیگری برتر است.
و هرکس با شمشیر انکار کند تا چنان شود که سخن خدا برتر آید و سخن ستمکاران فرو افتد؛ آنکس است که "به راه هدایت رسیده" و "نور یقین بر دلش تابیده است"(نَوَّرَ فِی قَل٘بِهِ ال٘یَقیِن). وسائل ج ۱۶ ص۱۳۳
این دستوری سلوکی است که در بستههای مرشدهای سیروسلوک -بجز عارفان قائم به قسط- جایش خالی است. امام خمینی بابش کرد و مثل حاج قاسمها طیاش کردند.
نشانش در زیارات معصومین بسیار است: "جاهدتَ فی سبیلِالله حتّی اتاک الیقین: در راه خدا مجاهده کردی تا به یقین رسیدی".
محسن قنبریان
«از من و قلمم بر نمیآید تا قصه سالهای خون و خاطره را روایت کنم. چیزی شبیه شرم دستم را وقت نوشتن پس میزند. من چگونه میتوانم یک ثانیه از اضطراب غواصهای شجاع حاج قاسم را روایت کنم وقتی دل به دریای خروشان اروند میزدند، در "شبی تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل!"
شبی که طبق پیشبینیها بنا بود باد نباشد، باران نباشد. اما چند ساعت مانده به شروع عملیات، ابری ناخوانده از افق قد میکشد و پخش میشود توی آسمان و حالا هم باد هست هم باران!
ژنرالهای کارکشته دنیا به صدام، گفتهاند ایران از هر نقطه ممکن است به خاک شما یورش بیاورد، الّا از منطقه فاو.
ژنرالها گفتهاند هیچکس نمیتواند از دریای موج خیز اروند بگذرد. گفتهاند پای گذاشتن غواص در اروند همان و پیدا شدن جنازه اش در شکم نهنگان خلیج فارس همان. گفتهاند اروند نابکار است، در اثر جذر و مدّ مسیر حرکتش را تغییر میدهد. گفتهاند اروند ریاکار است، سطح آبش آرام، امّا لایههای زیریناش پر شتاب میگذرد. گفتهاند اروند مواج که بشود هیچکس جلودارش نیست و گفتهاند گردابهایی دارد که با سرعت سیصد کیلومتر طعمهاش را به غرقاب نابودی میکشاند و میبلعد.
ژنرالهای دنیا همه اینها را به صدام گفتهاند، اما در ساحل شرقی نهر علی شیر، حاج قاسم سلیمانی و حاج احمد امینی تصمیم خودشان را گرفتهاند.
در ساحل غربی هم توی خانههای کوچک جا مانده از ساکنین عرب روستا، شهید یوسف الهی و شهید آتش افروز و همرزمانشان مشغول مناجاتاند.
غواصهای لشکر ثارالله تصمیم گرفتهاند در همین هوای منقلب، خط فاو و پشت صدام را یکجا بشکنند. حاج قاسم باید غواصهایش را با تاریک شدن هوا آرام و بیصدا از رود عبور دهد تا خط دشمن را تصرف کنند و محسن رضایی رمز "یا فاطمه اهرا" را به همه نیروهای عملیات اعلام کند و ناگهان صدها قایق تیزرو با مردانی مصمم مثل گلوله به سمت شبه جزیره فاو عراق حرکت کنند و با رخنه در لشکر صدام، خبری دنیا را تکان بدهد که «مردان قورباغهای ایران از اروند گذشتند، فاو را به تلافی خرمشهر گرفتند تا امالقصر و بصره در تیررسشان باشد و راه عراق را به دریای آزاد قطع کنند»
فردا باید این خبر سرتیتر همه رومههای منطقه و جهان باشد، فردا باید صدام از این شکست تلخ دیوانه بشود و فرماندهانش را اعدام صحرایی کند، اما با آن ابر سمج و باد بیموقع حاج قاسم چه میتوانست بکند جز اینکه غواصهای لشکر را جمع کند دور خودش، بغضش را فرو بدهد و با صدایی آرام و چشمی اشکآلود بگوید: برادرا! آنچه نباید میشد، حالا شده. طبق پیشبینی الان باید آسمان صاف و اروند آرام باشد. اما نیست. حالا برای عبور از موجهای سرکش اروند فقط یک راه مانده است، آب را به پهلوی شکسته زهرا [سلاماللهعلیها] قسم بدهید!
نام حضرت زهرا سلاماللهعلیها در حریری از اشک تکثیر شد و در آسمان پیچید. دلها قوت گرفت. سپاه به حرکت درآمد. پیاده و سواره به سمت اروند. غواصها از زمین باتلاقی حاشیه رود میگذرند و در کناره آن آرایش میگیرند. به دستور، تن به آب سرد میزنند، سرعت آب و تلاطم رود طوفانزده در قدم اول میخواهد همه را ناامید کند، غواصها یک متر جلو میروند، آب دو متر آنها را عقب مینشاند. آنها با رشتهی طناب به هم وصل هستند. باید در آب عصبانی هی فین بزنی و هی جلو نروی!، با موج زورآزمایی کنی و کم کم نفسهایت به شماره بیفتد و دستانت از سوز سرما کرخت بشوند و طناب از دستت رها بشود و آب با شتاب از جمع جدایت بکند و هیچکس در آن شب تاریک و وهمناک متوجه غرق شدنت نشود.
نبردی سنگین میان مردانی که ذکر یا زهرا بر لب دارند و رودخانهای که راه نمیدهد در گرفته است. گروه موقعیت خودشان را گم میکنند، همه جا آب است و سرگردانی و البته امید. ناگهان پای نفر اول به زمین سفت میرسد.
یا زهرا! رسیدیم به ساحل! همه از آب بیرون میآیند. بیصدا در ساحل آرایش میگیرند. تازه اول کار است. باید با هجومی تند، خط دشمن را فتح کنند، میکنند. دشمن راهی جز فرار ندارد. حاج احمد امینی میایستد روی یال خاکریز اول عراق و با بیسیم میگوید: یا فاطمه اهرا. یا فاطمةاهرا. حاجی حاجی، مأموریت انجام شد. حالا نوبت شماست.
آنطرف، کنار نهر علیشیر. مروارید اشک، زنجیر پلاک حاج قاسم را میگیرد و و پایین میآید. حاجی بیتاب و اشکبار فریاد میزند: «زهرا جان ممنون. بیبیجان متشکرم.»
احمد یوسفزاده، رزمنده آزاده لشگر ۴۱ ثارالله و نویسنده کتب دفاع مقدس و نویسنده کتاب مشهور «آن بیست و سه نفر»
شهادت حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها تسلیت باد
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِاللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ نَبِىِّاللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ حَبیباللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ خَلیلاللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ صَفىِّاللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ اَمینِاللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ خَیْرِ خَلْقِاللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ اَفْضَلِ اَنْبِیاءِاللهِ وَرُسُلِهِ وَمَلائِکَتِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ خَیْرِالْبَرِّیَةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سِیِّدَةَ نِساءِ الْعالَمینَ مِنَ الاَْوَّلینَ وَالاْخِرینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا زَوْجَةَ وَلِیِّاللهِ و َخَیْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِاللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ سَیِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسـَّلامُ عـَلَیْکِ اَیَّتـُهَا الْفاضِلـَةُ اَّکِیـَّةُ، اَلسـَّلامُ عـَلَیْکِ اَیَّتـُهَا الْحَوْراءُ الاِْنْسِیَّة
ای مادر ای مادر
چادرت را بتکان روزیِ ما را بفرست
ای که روزی دو عالم همه از چادر تو است
ای مادر ای مادر
من از خاکِ پای تو، سر بر ندارم
مگر لحظهای که دگر سر ندارم
مگیر از سرم؛ سایهی چادرت را
پناهی از این خیمه بهتر ندارم
آقای سهراب سلیمانی بردار سردار دلها میگویند: . استاندار سابق کرمان ملاقاتی با پدر بنده داشته و به ایشان گفته بود میدانید پسرتان چقدر مشهور است و استکبار چقدر از او میترسد؟ پدرم گفته بود من از شما متعجبم که چنین حرفی میزنید، استاندار پرسیده بود چرا؟ پدرم گفته بود پسر من یک سرباز ولایت است آنها از اسلام میترسند نه از پسر من، حاج قاسم تنها یک نشانه از کشور اسلامی و شیعه است.
۸ اسفند سالروز شهادت سردار حاج حسین خرازی
حاج حسین خرازی گفته بود تو عملیات خیبر (عملیاتی که از ناحیه دست جانباز شدند) فرشتهها اومدن روح منرو ببرن، من گفتم فعلا میخوام برای خدا بجنگم.
مگه قرآن نفرمود وقتی اَجَل کسی برسه، فرشته مرگ یک لحظه بهش مهلت نمیده؟ پس مجاهد فی سبیلالله به کجا رسیده که به ملکالموت میگه من هنوز تو این دنیا کار دارم؟
راوی: حجتالاسلام مهدوی بیات
شهید آوینی درباره حاج حسین گفته بود: آن آستین خالی که با باد این سو و آن سو میشود، نشان مردانگی است. گاهی باد باید فقط به افتخار حسین خرازی بوزد تا نامردهای روزگار رسوا شوند.
حضرت امام علی النقی مشهور به امام هادی علیهالسّلام امام دهم شیعیان جهان است که در نیمه ذی حجه سال ۲۱۲ هجری قمری در شهر صریا (حومه مدینه) به دنیا آمد. پدرشان حضرت امام جواد علیهالسّلام و مادرشان سمانه نام دارد. حضرت هادی علیهالسّلام در ۸ سالگی پس از شهادت پدر بزرگوارشان عهدهدار مقام امامت شدند و پس از ۳۳ سال امامت در سن ۴۱ سالگی در سامرا در زمان خلافت معتز به شهادت رسیدند.
سال نو و سال جهش تولید با عنایت خداوند متعال
و توسل به حضرت موسی کاظم علیهالسّلام
و با توجهات حضرت ولی عصر روحی لتراب مقدمه الفداء
مبارک باشد. انشاءالله
صلوات خاص حضرت امام موسی کاظم علیهالسّلام
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْأَمِینِ الْمُؤْتَمَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ الْبَرِّ الْوَفِیِّ الطَّاهِرِ اَّکِیِ النُّورِ الْمُبِینِ (الْمُنِیرِ) الْمُجْتَهِدِ الْمُحْتَسِبِ الصَّابِرِ عَلَى الْأَذَى فِیکَ اللَّهُمَّ وَ کَمَا بَلَّغَ عَنْ آبَائِهِ مَا اسْتُودِعَ مِنْ أَمْرِکَ وَ نَهْیِکَ وَ حَمَلَ عَلَى الْمَحَجَّةِ وَ کَابَدَ أَهْلَ الْعِزَّةِ وَ الشِّدَّةِ فِیمَا کَانَ یَلْقَى مِنْ جُهَّالِ قَوْمِهِ رَبِّ فَصَلِّ عَلَیْهِ أَفْضَلَ وَ أَکْمَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِمَّنْ أَطَاعَکَ وَ نَصَحَ لِعِبَادِکَ إِنَّکَ غَفُورٌ رَحِیمٌ
پروردگارا درود فرست بر امام امین و معتمد خلق حضرت موسى بن جعفر که نیکوکار و وفادار و پاک و مهذب است. نور علمش مبین احکام الهى آنکس که همه عمر با کمال کوشش و اجتهاد در انجام وظایف امامت بر آزار امت در راه رضاى تو صبور و شکیبا بود. اى خدا چنانکه از پدران آن امام آنچه نزد او ودیعه بود از امر و نهى دین تو همه را بخلق رسانید و بار فرمان الهى را به راه شرع و طریق مستقیم برد و با اهل غرور و سختگیران و در آنچه از جهال قومش میکشید مقاومت کرد و رنج برد. پس اى خدا تو بر آن بزرگوار درودى فرست بهتر و کاملتر از هر درود و رحمت که بر احدى از بندگان مطیع خود و ناصحان بندگانت فرستى که البته تو خداى آمرزنده گناه خلق و مهربان در حق بندگانى.
درباره این سایت